غدیرخم درمنابع تاریخی وحدیثی اهل سنت:_____________ تحقیق:یوسفی
جمهوری فریاد
سیاسی،فرهنگی،خبری و...
بسم الله الرحمن الرحیم... غدیردرمنابع تاریخی،وحدیثی اهل سنت: تحقیقی ازیوسفی91 چکیده: احادیث غدیرنه تنها دربین کسانی که استدلال به امامت کبری می کنند درمنابع روایی شان(حدیث،تاریخ وتفسیر) زیاد آمده بلکه درمنابع اهل تسنن ازطرق مختلف ازصحابه جلیل القدری مثل زیدابن ارقم،ابوسعیدخدری،براء ابن عازب،عبدالرحمن ابن ابی لیلی و... روایت کرده اندکه رسول خدا(ص)وقت که ازمراسم حجة الوداع بازگشت به موضعی بنام جحفه رسید درآنجادستورتوقف دادکه یک ابلاغ واعلان مهمی ازپروردگار رسیده این اعلان جانشین ساختن امام علی(ع)بعد ازپیامبر(ًص)است،بااین که پیامبرمی دانست که بامخالفت های مردم زیادی روبروخواهد شد باوعده خداوند" وعده مصئونیتش"باآنهمه این مسئله را بین هزاران نفرحاج تازه ازحج برگشته ابلاغ رسالت کرد که همه مردم شنیدند... واژگان کلیدی:غدیرخم،ولایت،حجة الوداع و... درآمد: غدیربرکه جوشان ولایت است که درتمام عصرها وزمان ها جاری بوه ودرهرقرن دانشمندان قلم بدست گرفتند ازاین چشمه جوشان هرکس به اندازه توان خویش برداشتندونوشتند،راویان که احساس مسئولیت کردند این حادثه را انکارنکردند وپخش کردند،این واقعه،واقعه ای عادی نبود بلکه شالوده وبنیان حکومت اسلامی ازاینجا باید تهداب گذاری می شد تادیگرافردی نالایق نتوانند به نام خلیفه رسول خدا(ص)به قدرت برسندخلیفه رسول خدارا باید خداوند شناسایی کند؛واقعه غدیرخم دسال دهم هجرت اتفاق افتاد،هنگام بازگشت رسول خداازمدینه فرشته وحی الهی نازل شد که این پیامبر؛آنچه که مابتونازل کردیم ابلاغ کن،این پیام مهم و رسالت عظیم،تبلیغ ولایت است، اما رسول خدا(ص)ازتبلیغ این رسالت بزرگ هراس داشته چون گرچه مردم ازقید وبند قوم گرایی وقبیله پرستی رهاشده اما هنوز همان اندیشه ها وباورهای جاهلی در رگ این مردم کم وبیش وجود دارد(یعنی رسوم وسنت هاکه سالهاحاکم بوده دریک دفعه ازبین نمی رود بلکه بتدریج به مرورزمان ازبین خواهد رفت) باتبلیغ ولایت یک دفعه اندیشه های بظاهرخفته بیدارخواهد شد،که همان قسم هم شد مسلمانان بعدازرحلت رسول خدا(ص) باهم اول دعوی کردند انصارگفتند که خلیفه باید ازماباشد،مهاجرین گفتند که خلیفه باید ازقبیله ماباشد،طایفه قریش هم ازهردورا قبول نداشتند،این وضعیتی بودکه به نظررسول خدا تبلیغ رسالت و ولایت را ناممکن می ساخت،اما چون تبلیغ رسالت وظیفه رسول خدااست لذا بهترین مکان را برای تبلیغ انتخاب کرد راهی که حاجیان ازهم جدامی شدند،بهترین زمان یعنی زمانیکه اکثریت مردم به زیارت بیت الله آمده اندکه بعضی ها تاسیصد هزارنفرآمار داده اند،این وقتش بود تادرحجة الوداع که رسول خدا(ص)سال آخرحج اواست باید جانشینش را اعلان کند... دراین مقاله سعی کردیم که ازمنابع تاریخی وحدیثی اهل سنت بعضی احادیث غدیرخم را جمع آوری باترتیب سلسله روات وبعین عبارت آورده وترجمه کرده ایم: الف)منابع حدیثی غدیر: 1)روى أبو الطفيل واثلة بن الأسقع قال: جمع الناس علي بن أبي طالب في الرحبة فقال: أنشد بالله عز وجل كل امرئ سمع رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم غدير خم يقول ما سمع فقام أناس من الناس فشهدوا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال يوم غدير خم: "ألستم تعلمون أني أولى بالمؤمنين من أنفسهم وهو قائم"؟ ثم أخذ بيد علي فقال: "من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه"، قال أبو الطفيل: فخرجت وفي نفسي منه شيء فلقيت زيد بن أرقم فأخبرته فقال: وما تتهم أنا سمعته من رسول الله صلى الله عليه وسلم لا يلتفت إلى من أنكر خروج علي إلى الحج مع النبي صلى الله عليه وسلم ومروره في طريقه بغدير خم وقال: قدم علي من اليمن بالبدن لأنه وإن لم يكن معه في خروجه إلى الحج فكان معه في رجوعه على طريقه الذي كان مروره به بغدير خم يحتمل أنه كان هذا الكلام في الرجعة يؤيده الحديث الصحيح أنه كان هذا القول من رسول الله صلى الله عليه وسلم بغدير خم في رجوعه إلى المدينة من حجه. ابوطفیل واثله ابن اسقع روایت کرده که گفت:مردم علی ابن ابیطالب(ع)را در رحبه(میدان کوفه) جمع کرد وگفت کسانی راکه ازپیامبر(ص)در روزغدیرخم بوده بگویندآنچه راکه شنیده اند،بعدازآن جمعی ازبین مردم برخاستندشهادت دادند آنچه راکه ازسول خداشنیده بودندکه رسول خدا در روزغدیرخم فرمود:آیامن به مومنین ازخودشان اولی نیستم؟ درحالیکه ایستاده بود وسپس دست علی(ع)راگرفت وفرمود:هرکه رامن که مولای اوبودم پس ازمن علی (ع)مولای اوست بارخدایادوست بدارکسانی راکه علی را دوست بدارندودشمن بدارکسانی را که علی را دشمن بدارند. ابوطفیل گفت که من خارج شدم چیزهایی درباره این قضیه در دلم بود وزید ابن ارقم را خبردارکردم گفت چرامتهم می کنی؟ من آن را ازرسول خداشنیدم ابن ارقم به این توجه نداشت که کسانی هم منکرخروج علی (ع)بارسول خدا(ص) درحج بودند،به این معنی که علی ابن ابیطالب(ع)در راه غدیرخم هنگام بازگشت به رسول خدا(ص)یکجاشد. احتمال می رود که این کلام که رسول خدا درباره علی(ع)فرموده هنگام بازگشت علی ابن ابیطالب بوده این احتمال را حدیث صحیح که درهنگام رجوع رسول خدا ازحج آمده تایید می کند. 2)حدثنا أحمد بن شعيب قال أخبرني زكريا بن يحيى قال حدثنا محمد بن يحيى يعني ابن أبي عمر قال حدثنا يعقوب بن جعفر بن أبي كثير عن مهاجر بن مسمار قال أخبرتني عائشة ابنة سعد عن سعد رضي الله عنه قال كنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم بطريق مكة وهو متوجه إليها فلما بلغ غدير خم وقف الناس ثم رد من مضى ولحقه من تخلف فلما اجتمع الناس إليه قال أيها الناس هل بلغت قالوا نعم قال اللهم اشهد ثلاث مرات يقوله ثم قال أيها الناس من وليكم قالوا الله ورسوله صلى الله عليه وسلم ثلاثا ثم أخذ بيد علي رضي الله عنه فأقامه ثم قال من كان الله ورسوله وليه فهذا وليه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. دخترسعدازسعد روایت کرده که سعدگفت مابارسول خدا(ص)در راه مکه بودیم درحالیکه پیامبرمتوجه راه بود وقتی که به غدیرخم رسید مردم راایستاده کرد کسانی را که گذشته بودند برگرداند وکسانی را که نیامده بودند ملحق ساخت(منتظرماند)وقتی که مردم جمع شد،فرمود:آی مردم آیاتبلیغ رسالت کردم؟ مردم گفتند بلی،فرمود بارخدایاگواهی می دهم،سه مرتبه تکرار کرد،بعدفرمود:ای مردم ولی شماکیست؟ مردم گفتند خداورسول خدا ولی مااست،بعد دست علی ابن ابیطالب را بدستش گرفت وبالاکرد وفرمود:کسی راکه خداورسول خداولی اوبود این(علی)ولی اواست خدایاکسی راکه علی رادوست بدارد دوست بداروکسی که علی را دشمن بدارد دشمن بدار. 3)حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا بن نمير ثنا عبد الملك عن أبي عبد الرحيم الكندي عن زاذان بن عمر قال سمعت عليا : في الرحبة وهو ينشد الناس من شهد رسول الله صلى الله عليه و سلم يوم غدير خم وهو يقول ما قال فقام ثلاثة عشر رجلا فشهدوا أنهم سمعوا رسول الله صلى الله عليه و سلم وهو يقول من كنت مولاه فعلي مولاه . ابی عبدالرحیم از زادان بن عمرروایت که زادان گفت:ازعلی(ع)که در رحبه موقعیت داشت شنیدم درحالیکه مردمی راکه بارسول خدا(ص)درغدیرخم بودندقسم می دادپس سیزده نفربرخاستندوگواهی دادندکه از رسول خدا(ص)شنیدند که می فرمود:هرکه راکه من مولای اوبودم بعدازاین علی(ع)مولای اواست. 4)حدثنا عبد الله حدثني حجاح بن الشاعر ثنا شبابة حدثني نعيم بن حكيم حدثني أبو مريم ورجل من جلساء على عن على رضي الله عنه ان النبي صلى الله عليه و سلم قال يوم غدير خم : من كنت مولاه فعلى مولاه قال فزاد الناس بعد وال من والاه وعاد من عاداه. ابومریم ومردی ازهم نشین های حضرت علی(ع)ازامام علی(ع)روایت کرده که رسول خدا(ص)در روزغدیرخم فرمود:کسی راکه من مولای اوبودم بعدازاین علی مولای اواست،بعدازآن مردم به این حدیث عمل نکرند ... 5)فحدثناه أبو زكريا يحيى بن محمد العنبري ، ثنا إبراهيم بن أبي طالب ، ثنا علي بن المنذر ، ثنا ابن فضيل ، ثنا مسلم الملائي ، عن خيثمة بن عبد الرحمن قال : سمعت سعد بن مالك ، وقال له رجل : إن عليا يقع فيك إنك تخلفت عنه ، فقال سعد : والله إنه لرأي رأيته ، وأخطأ رأيي ، إن علي بن أبي طالب أعطي ثلاثا لأن أكون أعطيت إحداهن أحب إلي من الدنيا وما فيها ، لقد قال له رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم غدير خم بعد حمد الله والثناء عليه : هل تعلمون أني أولى بالمؤمنين ؟ قلنا : نعم ، قال : اللهم من كنت مولاه ، فعلي مولاه ، وال من والاه ، وعاد من عاداه خیثمه بن عبدالرحمن روایت کرده که ازسعدبن مالک شنیدم،برای مردی گفته بود:توباعلی مخالفت کردی وعلی غالب شد،سعدگفت:قسم بخدا این رای وباورتواست ورای من هم خطااست بخاطریکه علی ابن ابیطالب سه چیزعطاشده اگریکی بمن داده می شدازتمام دنیاوآخرت وآن چه درانهااست برایم محبوب تربود،یکی اینکه رسول خدا(ٌص)روزغدیر بعدحمدوثنای الهی فرمود:آیامی دانید که به مومنین ازخودشان اولی وسزاوارم؟ماگفتیم بلی،فرمود:کسی راکه من مولای اوبودم علی(ع)مولای اواست. 6)عن جرير البجلي قال : شهدنا الموسم في حجة مع رسول الله صلى الله عليه و سلم وهي حجة الوداع فبلغنا مكانا يقال له ( غدير خم ) فنادى : الصلاة جامعة فاجتمعنا المهاجرون والأنصار فقام رسول الله صلى الله عليه و سلم وسطنا فقال : أيها الناس بم تشهدون ؟ قالوا : نشهد أن لا إله إلا الله قال : ثم مه ؟ قالوا : وأن محمدا عبده ورسوله قال : فمن وليكم ؟ قالوا : الله ورسوله مولانا قال : من وليكم ؟ ثم ضرب بيده إلى عضد علي فأقامه فنزع عضده فأخذ بذراعيه فقال : من يكن الله ورسوله مولاه فإن هذا مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه اللهم من أحبه من الناس فكن له حبيبا ومن أبغضه فكن له مبغضا... جریربجلی روایت کرده که ماموسم حج را بارسول خدا(ص)شاهدبودیم وآن سال حجة الوداع بود،(بعدازبرگشت)به مکانی رسیدیم که به آن"غدیرخم"گفته می شد،رسول خدا(ص)ندا داد: الصلاة جامعة مامهاجرین وانصار راجمع کردیم رسول خدا دربین ماایستادوفرمود:آی مردم به چه شهادت می دهید؟ گفتندکه گواهی می دهیم که خدای جزخدای یگانه نیست،بعدفرمود دیگرچه؟ گفتند:اینکه محمد(ص)بنده وفرستاده خداوند است،فرمود پس ولی شماکیست؟گفتند:خداورسولش مولای مااست،بعد شانه حضرت امام علی(ع)راگرفت بلندکرد...فرمود:کسی راکه خداورسول مولای اواست علی(ع)مولای اواست خدایا دوست بدارکسانی راکه علی مولای اواست ودشمن بدارکسانی را که علی دشمن آنان است. 7)أخبرنا محمد بن المثنى قال ثنا يحيى بن حماد قال ثنا أبو عوانة عن سليمان قال ثنا حبيب بن أبي ثابت عن أبي الطفيل عن زيد بن أرقم قال : لما رجع رسول الله صلى الله عليه و سلم عن حجة الوداع ونزل غدير خم أمر بدوحات فقممن ثم قال كأني قد دعيت فأجبت إني قد تركت فيكم الثقلين أحدهما أكبر من الآخر كتاب الله وعترتي أهل بيتي فانظروا كيف تخلفوني فيهما فإنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض ثم قال إن الله مولاي وأنا ولي كل مؤمن ثم أخذ بيد علي فقال من كنت وليه فهذا وليه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه... زیدابن ارقم روایت روایت کرده وقتی که رسول خدا(ص)ازحجة الوداع برگشت به غدیرخم آمدبعد امرکردکه زیردوحات غدیرخم (دوحات جمع دوحه، درخت بزرگي را گويند كه بواسطه زيادي شاخه ها حكم سايبان را دارد؛ و مراد همان پنج درخت سمره است)را پاک کردند،پس ازآن فرمود:مثل که من دعوت شدم ،واجابت کردم(فرشته مرگ مراخوانده است) من دربین شما دوچیزثقل وسنگین بجامی گذارم،یکی بزرگترازدیگری است،وآنهاکتاب الله وعترت من است،پس ببینید که چه قسم جانشین من می سازید آن دوتارا،هردوی شان ازهم متفرق نمی شوند تابرحوض کوثربرمن واردشوند،بعدفرمود:خداوند مولای من است ومن مولای هرمومن استم،بعد دست علی (ع)را گرفت وفرمود:کسی راکه من ولی اوبودم این ولی اواست خدایاکسی را که علی(ع)رادوست بدارد دوست بدارودشمن بدارکسی راکه علی را دشمن دارد.... 8)حدثنا الحسين بن إسحاق التستري ثنا علي بن بحر ثنا سلمة بن الفضل عن سلمان بن قرم الضبي عن أبي إسحاق الهمداني قال : سمعت حبشي بن جنادة يقول سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول يوم غديرخم : اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره وأعن من أعانه. ابی اسحاق همدانی روایت کرده که ازحبشی بن جناده شنیدم که می گفت ازرسول خداشنیدم روزغدیرخم فرمود:خدایاکسی راکه من مولای اوبودم علی(ع)مولای اواست،دوست بدارکسی راکه اورا دوست می داردودشمن دارکسی را که اورا دشمن دارد. 9)أخبرنا عبد الله بن محمد الأزدي حدثنا إسحاق بن إبراهيم أخبرنا أبو نعيم و يحيى بن آدم قالا : حدثنا فطر بن خليفة : عن أبي الطفيل قال : قال علي : أنشد الله كل امرء سمع رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول يوم غدير خم لما قام فقام أناس فشهدوا أنهم سمعوه يقول : ( ألستم تعلمون أني أولى الناس بالمؤمنين من أنفسهم ؟ ) قالوا : بلى يارسول الله قال : ( من كنت مولاه فإن هذا مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه ) فخرجت وفي نفسي من ذلك شيء فلقيت زيد بن أرقم فذكرت ذلك له فقال : قد سمعناه من رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول ذلك له . ابی طفیل روایت کرده که امام علی (ع)فرمودهرکسی راکه ازرسول خداشنیده قضیه روزغدیرخم رامن قسم میدهم باید بایستدوشهادت دهد،سپس مردانی برخاستندوشهادت دادند که قضیه روزغدیرخم را ازرسول خد(ص)شنیده اندکه فرمود:(آیامن نسبت به مومنین ازخودشان اولی نیستم؟گفتندبلی یارسول الله،بعدفرمود:کسی راکه من مولای اوبودم بعدازمن علی مولای اواست خدایاکسی راکه علی را دوست دارد دوست بدار ودشمن علی را دشمن بدار) 10)عن عمر وذي مر وزيد بن أرقم قالا : خطب رسول الله صلى الله عليه و سلم يوم غدير خم فقال: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره وأعن من أعانه. عمرو،ازذی مروزید ابن ازقم روایت کرده که گفتند:رسول خدا روزغدیرخم خطبه خواند وگفت:کسی راکه من مولاودوست اوبودم بعدازمن علی(ع)مولاودوست اواست،خدایا دوست بدار کسی راکه اورادوست بداردویاری کن کسی راکه اورایاری کند. 11)علي بن بحر القطان، ثنا سلمة الأبرش، عن أبي جعفر الرازي، عن الجراح الكندي، عن يزيد بن أبي زياد، عن عبد الرحمن بن أبي ليلى ; عن علي: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم في يوم غدير خم يقول: اللهم من كنت مولاه؟ قال: فقام اثنا عشر رجلا كلهم من أهل بدر، فمنهم زيد بن أرقم، فشهدوا أنهم سمعوا رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم: من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه. عبدالرحمن ابن ابی لیلی ازامام علی(ع)روایت کرده است که فرمود ازرسول خدا در روزغدیرخم شنیدم که می فرمود:اللهم من کنت مولاه؟ دوازده نفرکه همه اگر ازاهل بدر بودند وبرخاستند که ازجمله زیدابن ارقم بودشهادت دادند که ازرسول خدااین مطلب را روزغدیرخم شنیده اند:کسی راکه من مولای اوبودم پس علی(ع)مولای اواست،خدایا دوست بدارکسی را که اورا دوست دارد ودشمن بدارکسی را که اورادشمن دارد 12)حدثنا القواريري حدثنا يونس بن أرقم حدثنا يزيد بن أبي زياد عن عبد الرحمن بن ابي ليلى قال : شهدت عليا في الرحبة يناشد الناس أنشد الله من سمع رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول في يوم غدير خم : من كنت مولاه فعلي مولاه لما قام فشهد قال عبد الرحمن : فقام اثناعشر بدريا كأني أنظر إلى أحدهم عليه سراويل فقالوا : نشهد أنا سمعنا رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول يوم غدير خم : ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم وأزواجي أمهاتهم ؟ قلنا : بلى يا رسول الله قال : فمن كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. عبدالرحمن ابن ابی لیلی روایت کرده که من در رحبه(میدان کوفه) شاهد بودم که امام علی(ع)مردم را قسم می دادکسانی را که قضیه وحدیث غدیرخم را شنیده اندکه روزغدیرخم فرمود:هرکه را که من مولای اوبودم بعدازاین علی مولای اواست....عبدالرحمن میگویدکه دوازده نفربرخاستندکه همه ازاصحاب بدربودند...گفتندکه ماشهادت می دهیم که شنیدیم که رسول خدا روزغدیرخم فرمود:آیامن به مومنین ازخودشان اولی نیستم؟وهمسران من امهات مومنینن نیستند؟ماهمه گفتیم بلی یارسول الله،فرمود پس کسی راکه من مولای اوبودم علی مولای اواست... تذکر:درکتاب صحیح مسلم(بعقیده اهل سنت اصح الکتب بعدالقرآن است)تنهایک روایت درباره غدیرخم آمده که ذیلانقل می شود: 13)حدثني زهير بن حرب وشجاع بن مخلد جميعا عن ابن علية قال زهير حدثنا إسماعيل بن إبراهيم حدثني أبو حيان حدثني يزيد بن حيان قال : انطلقت أنا وحصين بن سبرة وعمر بن مسلم إلى زيد بن أرقم فلما جلسنا إليه قال له حصين لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم وسمعت حديثه وغزوت معه وصليت خلفه لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا حدثنا يا زيد ما سمعت من رسول الله صلى الله عليه و سلم قال يا ابن أخي والله لقد كبرت سني وقدم عهدي ونسيت بعض الذي كنت أعي من رسول الله صلى الله عليه و سلم فما حدثتكم فاقبلوا وما لا فلا تكلفونيه ثم قال قام رسول الله صلى الله عليه و سلم يوما فينا خطيبا بماء يدعى خما بين مكة والمدينة فحمد الله وأثنى عليه ووعظ وذكر ثم قال أما بعد ألا أيها الناس فإنما أنا بشر يوشك أن يأتي رسول ربي فأجيب وأنا تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به فحث على كتاب الله ورغب فيه ثم قال وأهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي... . یزیدابن حیان روایت کرده که من،حصین بن سبره وعمربن مسلم به طرف زید ابن ارقم وقت نشستیم حصین به زیدگفت که تونیکویی های زیادی را نصیب شدی،رسول خدا(ص)را دیدی،احادیث اورا شنیدی،بااودرغزوات(جنگ ها)شرکت کردی،پشت سر ش نمازخواندی،وتوخیرزیادی را نصیب شدی،آنچه راکه ازرسول خداشنیدی برای ماحدیث کن،زیدگفت این پسربرادرمن قسم بخدا سن من زیاد شده زمانم گذشته وبعض چیزهارا فراموش کردم من آنچه راکه حدیث(روایت)کردم حفظ می کردم قبول کنید آنچه که روایت کردم آنچه راکه روایت نکردم تکلیف نکنید،بعدگفت که رسول خدا بما درجایی که بنام خم(غدیرخم)گفته می شددربین مکه ومدینه خطبه خواندوثناوحمدالهی را بجاآورد،موعظه وتذکردادوبعدفرمود آی مردم من هم بشرمثل شمااستم شاید فرشته خدابیاید ومن هم اجابت کنم(ازدنیابروم)ومن نزدشما دوچیزگرانبهاوسنگین می گذارم،اول آن کتاب خدا که درآن نوروهدایت است پس بکتاب خداتمسک بجویید،بعدازتشویق وترغیب به کتاب خدافرمود:اهل بیت من،سه بارفرمودکه شمارادرباره اهل بیتم تذکرمی دهم... ب)منابع تاریخی: 1)عن يزيد بن حَيان قال: انطلقت أنا وحصين بن سَبرة وعمرو بن مسلم إلى زيد بن أرقم رضي الله عنه، فلما جلسنا إليه قال حصين: لقد لقيتَ يا زيد خيرا كثيرا رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم وسمعت حديثه، وغزوت معه، وصلَّيت خلفه، لقد لقيت يا زيدُ خيراً كثيراً حدِّثنا يا زيد ما سمعت من رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: يا ابن أخي - والله - لقد كَبرت سني، وقدُم عهدي، ونسيت بعض الذي كنت أَعِي من رسنول الله صلى الله عليه وسلم فما حدثتكم فاقبلوا ومالا فلا تكلِّفونيه. ثم قال: قام رسول الله صلى الله عليه وسلم يوماً فينا خطيباً بماء يدعى خُمّاً بين مكة والمدينة، فحمد الله وأثنى عليه ووعظ وذكَّر ثم قال: أما بعد: ألا أيها الناس فإنا أنا بشر يوشِك أن يأتي رسول ربي فأجيب، وأنا تارك فيكم ثقلين: أولُهما كتابُ الله فيه الهدى والنور، فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به» فحث على كتاب الله ورغَّب فيه. ثم قال: «وأهلُ بيتي أذكَّركم الله في أهل بيتي، أذكِّركم الله في أهل بيتي . ازیزیدابن حیان روایت است که گفت من وحصین بن سبره وعمروبن مسلم نزد زید ابن ارقم رفتیم وقتی که نشستیم حصین گفت ای زیدتوخیرونیکویی های زیادی را بهره بردی،رسول خدارا دیدی،بااودرغزوات شرکت کردی،پشت سراونمازخواندی وتوخیر زیادی را نصیب شدی وروایت کن برای ما آنچه راکه ازرسول خداشنیدی زیدگفت ای پسربرادرم:سن من زیاد شده ،زمان من گذشته وبعض چیزهای را که ارزسول خدا(ص) یاد کرده بودم فراموشم شده پس آنچه که می بشما روایت می کنم قبول کنیدآنچه که نمی کنم مراتکلیف نکنید،بعدگفت که رسول خدا(ص)روزی برای ماخطبه خوانددرآبی که اورا غدیرخم می گفتندواقع بین مکه ومدینه بعدازحمدخداوثنای براو،فرمود:امابعدآی مردم آگاه باشیدمن هم بشری هستم شاید فرشته مرگ سراغم آید ومن هم اجابت کنم ومن دربین شما دوچیزگرانبهامی گذارم که اول آن کتاب الله که درآن نوروهدایت است پس بکتاب خداتمسک کنید ،دیگری آن اهل بیت من استند که رسول خدا(ص)تشویق وترغیب به اهل بیتش نمود وبعدچند مرتبه فرمود:اذکرکم الله فی اهل بیتی(شمارا بخاطرخدا اهل بیت مرا ...) 2) مسمار، عن أبيه، عن عامر بن سعد، عن أبيه قال: أما والله أشهد لقال رسول الله صلى الله عليه وسلم لعلي يوم غدير خم، وأخذ بضبعيه: أيها الناس من مولاكم قالوا: الله ورسوله، قال: ومن كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه.. عامربن سعد ازپدرش روایت کرده که می گفت قسم بخدا شهادت می دهم که رسول خد ا در روزغدیرخم ازشانه امام علی(ع)گرفت فرمود :آی مردم مولای شماکیست؟ گفتند:خداورسولش مولای مااست،فرمود هرکه را من مولایش بودم پس علی(ع)مولای اواست،خدایادوست بدارکسی که علی را دوست ودشمن بدار کسی که علی را دشمن دارد 3) معمر عن على بن زيد بن جدعان عن عدي بن ثابت عن البراء بن عازب قال خرجنا مع رسول الله حتى نزلنا غديرخم بعث مناديا ينادي فلما اجتمعنا قال الست اولى بكم من انفسكم قلنا بلى يا رسول الله بكم قال ألست من امهاتكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم من آبائكم قلنا بلى قال من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن ابي طالب اصبحت اليوم ولي كل مؤمن. براء بن عازب می گویدکه بارسول خدا(ع)می رفتیم تااینکه به غدیرخم رسیدیم یک نداکننده صداکرد که همه جمع شدیم بعد رسول خدا فرمودآیامن نسبت به خودشمااولی نیستم؟ماگفتیم بلی یارسول الله گفت آیامن نیستم سه مرتبه....گفتیم بلی ای رسول خدا(ع)فرمود آیامن ازآباواجدادشمااولی نیستم؟ماگفتیم بلی،فرمود هرکه را من مولایش بودم بعدازمن علی مولاوآقایش است عمربن خطاب به امام علی(ع)گفت ای ابوالحسن گوارایت بادکه مولای هرمومن گردیدی. 4)...خرج من المدینه والحجة الوداع فصارالی موضع باالقرب الی الجحفة،یقال له غدیرخم لثمانی عشرلیلة خلت من ذی الحجة وقام خطیباواخذبیدعلی ابن ابیطالب رضی الله عنه فقال:الست اولی باالمومنین من انفسهم؟قالوا بلی یارسول الله،قال:فمن کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه.ثم قال: ایهاالناس انّی فرطکم وانتم واردون علی الحوض،وانی سائلکم،حین تردون علیّ،عن الثقلین فانظرونی کیف تخلّفونی فیهما،وقالوا ماالثقلان؟یارسول الله،قال ثقل الاکبرکتاب الله،سبب طرفه بیدالله وطرف بایدیکم فاستمسکوافیه ولاتضلوا ولاتبدلوا،وعترتی واهل بیتی. رسول خدا(ص)بعدارمراسم حجة الوداع ازمدینه خارج شددرموضعی بنام جحفه ر سیدکه بنام غدیرخم یادمی شدکه درآن وقت هجده شب ازماه ذی الحجه گذشته بود،رسول خدا(ص)ایستاد شدوخطبه خواند،دست علی ابن ابیطالب را گرفت فرمود:آی مردم من نسبت به مومنین ازخودشان اولی نیستم؟همه گفتند بلی یارسول الله،فرمودکسی راکه من مولای اوبودم بعدازمن علی(ع)مولای اواست،خدایادوست بدارکسی راکه علی رادوست داردودشمن بدارکسی راکه علی را دشمن می دارد،بعدفرمود ای مردم من ازبین شمارفتنی استم شمابرحوض کوثربرمن وارد می شوید هنگام ورودشمابرمن ازشماسوال خواهم کردکه چه گونه جانشین می سازید بعدازمن این دوثقل را؟ گفتند ثقلان کدام هااند؟ فرمود ثقل اکبرکتاب الله است تمسک بجویید گمراه نشوید،دیگرآن عترت واهل بیت(ع)است. 5) لأحمد عن الطفيل قال: جمع على الناس سنة خمس وثلاثين في الرحبة، ثم قال لهم: أنشد بالله كل امرئ مسلم سمع رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يقول يوم غدير خم ما قال لما قام، فقام إليه ثلاثون من الناس فشهدوا أن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- قال: "من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه". احمدابن طفیل روایت کرده که گفت:حضرت امام علی(ع)مردم را رحبه(میدان کوفه)جمع کرد بعدفرمود:قسم می دهم هرکسی راکه روزغدیرخم بوده وآنچه را که رسول خداگفته شهادت دهد،سپس سی نفربپاخاستند وشهادت دادند که رسول خدا درغدیرخم فرمود:هرکه رامن مولای اوبودم بعدازاین علی(ع)مولای اواست خدایادوست بداردوستان علی را ودشمن دار دشمنان علی را. سَمع شهر بن حوشب، وجميلا، سمع منه: أَبو نُعيم، ويونس بن بكيرقَالَ لِي عُبَيد:حدثنایونس،سمع اسماعیل عن جمیل بن عامران سالما حدثّه سمع من النبی صل الله علیه وسلم یقول:یوم غدیرخم:من کنت مولاه فعلی مولاه. سالم به جمیل بن عامرروایت کرده که ازرسول خدا روزغدیرخم شنیده که فرمود:هرکه را من مولای اوبودم بعدازمن علی مولای اواست. ج)غدیردرتفاسیر: احادیث غدیرخم درتفاسیرمعتبراهل سنت آمده که بیشترازیک طریق روایت کرده اند ما چندمورد را بعنوان مشت نمونه خرواربعین عبارت نقل می کنیم: 1)أخرج ابن أبي حاتم وابن مردويه وابن عساكر عن أبي سعيد الخدري قال : نزلت هذه الآية ( يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك) على رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم غدير خم ، في علي بن أبي طالب . ابی سعید خدری روایت کرده که وقتی که این آیه(یاایهاالرسول بلغ ماانزل الیک من ربک...)بررسول خدا(ص)روزغدیرخم نازل شد. 2)عن أبي سعيد الخدري أن هذه الآية نزلت في فضل علي بن أبي طالب رضي الله عنه وكرم الله وجه يوم غدير خم ، فأخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم بيده وقال : من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه . اللهم وال من والاه وعاد من عاداه " فلقيه عمر وقال : هنيئاً لك يا ابن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مؤمن ومؤمنة. ابی سعید خدری روایت کرده که وقتی این آیه(یاایهاالرسول بلغ ماانزل الیک...)درفضیلت امام علی(ع)در روزغدیرخم نازل شد،سپس رسول خدا دست امام علی(ع) را گرفت وفرمود:هرکه رامن مولا ودوست اوبودم بعدازمن علی آقاومولای اواست،خدایادوست بدارکسی راکه علی (ع)را دوست بدارد ودشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد،عمربن خطاب اورا دید وگفت :گوارایت باد ای پسرابی طالب که مولای من ومولای هرمومن ومومنه گردیدی. 3)أخبرنا أبو سعيد محمد بن عليّ الصفار قال: أخبرنا الحسن بن أحمد المخلدي قال: أخبرنا محمد بن حمدون بن خالد قال: حدثنا محمد بن إبراهيم الحَلْواني قال: حدثنا الحسن بن حماد سجادة قال: حدثنا علي بن عابس، عن الأعمش وأبي الحجَّاب، عن عطية، عن أبي سعيد الخدري قال: نزلت هذه الآية: (یاایهاالرسول بلغ ماانزل الیک من ربک) يوم غدير خمّ،في عليّ بن أبي طالب - رضي الله عنه -. ابی سعید خدری روایت کرده که آیه یاایهاالرسول بلغ ماانزل الیک من ربک...روزغدیرخم درحق علی ابن ابیطالب(ع)نازل شده 4)هذه الایه "بلغ ما أنزل إليك من ربك "نزلت في فضل علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنه فلما نزلت هذه الآية أخذ بيد علي وقال من كنت مولاه فعلي مولاه. این آیه(یاایهاالرسول بلغ ماانزل الیک...)روزغدیرخم درشان علی ابن ابیطالب(ع)نازل گردید،آنوقت رسول خدا(ص)دست علی (ع)راگرفت وفرمود:هرکه را که من مولای اوبودم پس علی مولای اواست. طرق احادیث غدیر:ابن حبان،نسایی وحاکم ازروایت اعمش ازحبیب ابن ثابت ازطفیل از زیدابن ارقم. بازهم نسایی ازشریک روایت کرده،ازطریق ابی اسحاق... ابن ابی شیبه،بزازوابویعلی ازطریق دیگراین روایت را تخریج کرده است ازشریک بن یزید اودی ازپدرش ازابی هریره که اورا عکرمه ابن ابراهیم ازادریس متابعت کرده است. طبری ازطریق سلیمان بن قوم ازابی اسحاق ازحبشی بن جناده روایت کرده است. حاکم ازروایت مسلم ازحثمه بن عبدالرحمن ازسعدبن مالک تخریج کرده است. نسایی ازطریق مهاجربن مسمارازعایشه بنت سعدازپدرش تخریج کرده است. طبرانی ازطریق عطیه،بزاز ازطریق جمیل بن عماره ازسالم ازپدرش ازانس وغیرآن تخریج کرده اند. بازهم طبرانی درصغیرازروایت طلحه بن مصرف ازعمیره بن سعد تخریج کرده است و... جماعت دیگر ازصحابه برعلاوه افراد که ذکرشد،روایت کرده اند،مثل:عماریاسر،عباس وفرزندش،حسن بن علی(ع)حسین بن علی(ع)،عبدالله بن جعفر،سلمان فارسی،سمره بن جندب،سلمة‌ بن الاکوع،زیدابن حارثه ،ابورافع،زیدبن ثابت انصاری،یعلی بن مرة ودیگران... این هم بعضی احادیثی بودکه درکتب حدیثی،تاریخی وتفسیری اهل سنت آمده بود امااینک دراین رابطه چند مساله را بررسی می کنیم: تواتر داستان غدير داستان غدیرخم را بیست چندنفرصحابی ازطرق مختلف نقل کرده اند نقل کرده اندیعنی واقعه غدیرخم نزدهمه مسلمانان مسلم است اما اهل سنت لفظ ولی را بمعنای دوست می گیرند نه سرپرستی واداره امورمسلمین بعدازپیامبراکرم(ص) آیاواقعا پیامبرآن همه مردم را یکدفعه معطل نگه می دارد تا به مردم بگویدکه آی مردم بمن وحی رسیده که علی(ع)را دوست بدارید دوستی امام علی درگرو قبول علی به خلافت است نه دوستی خالی وبی معنی آیت الله العظمی مرحوم منتظری چنین فرموده: مقصود از لفظ "مولا" يا "ولي" در اينجا حاكم و صاحب اختيار است، هرچند اين دو لفظ به معناي دوست هم استعمال شده باشند; ولي از اين حديث - به قرينه لحن دو آيه شريفه و خطبه مفصل پيامبر(ص) و عبارت "من بعدي" در برخي نقلها، و گواه گرفتن جمعيت حضار و تبريك آنان و اين كه پيامبر(ص) به عنوان مقدمه، ولايت و اولويت خود را نسبت به مؤمنين تذكر دادند و به آيه شريفه : (النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم) اشاره فرمودند - استفاده مي شود كه منظور يك امر اجتماعي و سياسي مهم بوده، نه دوستي فقط. اهمیت غدیرخم: مساله غدیرخم مستقیم برگشت به حکومت اسلامی دارد که دراین مورد داستان و واقعه غدیرخم بسیار برجسته است،باقبول اینکه مساله غدیرخم برگشت به ولایت وسرپرستی دارد دیگر حکومت اسلامی ازنگاه کشمکش وجنجال درامان است کسی را که خداتعیین کرده دیگر کسی نباید درانتصاب قادرمتعال شک کند.که درباره اهمیت این مورد آیت الله العظمی منتظری معتقداست که اما از مقام رسالت هم بالاتر است . رسول فقط پيام مي آورد و دستورات الهي را ابلاغ مي كند، اما مقام ولايت مقام حاكميت داشتن، ملزم نمودن و اطاعت خواستن است ; مقامي كه حضرت ابراهيم (ع) پس از پشت سرگذاشتن آزمايش هاي بسيار طبق آيه شريفه (اني جاعلك للناس اماما) و حضرت داود(ع) مدتها پس از پيامبري با جمله (انا جعلناك خليفة في الارض) بدان دست يافته، مقامي كه پيامبراكرم (ص) در جريان غديرخم از جانب خداوند متعال با گفتن جمله "من كنت مولاه فهذا علي مولاه" براي اميرالمؤمنين (ع) قرار داد. ولایت همان اعطای حکومت اسلامی بعدازوفات پیامبراست ،یعنی که مردم حق انتخاب خلیفه پیامبر راندارد باید خلیفه پیامبر را خداوند انتخاب کند خود پیامبرهم انتخاب نکرده،بخاطریکه درتمام عصرها وقرن های بعداز رسول خدا وابسته به امامت است ،اگررسول خدا می فرماید که: لایزال الدین قائماحتی یکون علیکم اثناعشرخلیفه کلهم من قریش دین قایم وپابرجااست تاوقتی که دوازده خلیفه حاکم است،به این معنی است که عزت دین ومسلمانان درگرو پذیرش خلافت دوازده خلیفه بعدازپیامبراست اگردین اسلام درتمام اعصاروقرون منزوی بوده علتش این است که یک ایدئولوژی که بتواند همه ملت هارا تحت یک لوای واحد(امامت کبری)درآورد نبوده است همیشه ایده ای انتخاب بین مردم معمول بوده که این ایده ئولوژی زمینه را برای روی کارآمدن حاکمان جور فراهم می کند چنانچه که درگذشته وحال می بینیم. علت عدم پذیرش خلافت امام علی (ع) همه می دانیم که رسوم وفرهنگ های یک قوم بطوریکدفعه قابل زوال نیست ،به تدریج به مرور زمان می شودکه نابود شود مردم که درمکه ومدینه مسلمان شدند قبل ازاسلام شان همه مردم قبیلوی و قوم پرست بودند همه به طایفه وقوم شان افتخارمی کردند یعنی مرزبندی به اساس قومیت بود همین قوم گرایی بعدازاسلام هم وجود داشت درحالیکه دین اسلام مرز ،ایمان واسلام زا قرارداده بود نه طایفه را اما بهرحال این تفکردربین مردم وجود داشت حتی تطبیق حد شرعی زنادرشخص غیرمحصن تازیانه وتبعید بود این یک نوع شکنجه محسوب می شد همه غیرخودشان را بیگانه فکرمی کردند درزمان پیامبرهم که زمان زیادی ازگسترش دین اسلام نگذشته بود مردم هنوز به همان اندیشه جاهلی شان به سرمی بردند .ادرنظرداشت این مقدمه می گوییم که: درجنگ های که امام علی شرکت کرد همه می دانیم که مشرکان را یکی پس ازدیگری هلاک می کرد وکسانی هلاک شدندکه بعض قبایل شان مسلمان شده بودند این مسلمانان درحضورپیامبر نمی توانستند به زبان بیاورند که نباید اقوام شان کشته شوند،لذا این کینه وحقدی نهفته در دل شان ماند تاکه مساله خلافت امام علی(ع)پیش آمد مسلم بودکه قبول نمی کردند. بطوراختصارگفته می توانیم که همه اسراراینهارا یزیدبن معاویه فاش کرد هنگامیکه امام حسین(ع)راشهیدکرد این شعر راسرود: نتیجه: ازاین همه احادیث که درموردواقعه غدیرخم آمده،دیگرحرفی برای انکارآن نمی گذارد چنانکه نويسنده ومحقق "علامّه امينى رحمه الله در كتاب شريف الغدير"حديث غدير را از (110) نفر از صحابه و ياران پيامبر و با اسناد و مدارك و از 84 نفر از تابعين و از (360) دانشمند و كتاب معروف اسلامى نقل كرده است كه نشان حديث مزبور يكى از قطعى ترين روايات متواتر است و اگر كسى در تواتر اين روايت شك وترديد كند بايد گفت كه او هيچ روايت متواترى را نمى تواند بپذيرد. جالب است که علمای بزرگی ازاهل سنت احادیث غدیر را ازساخته های شیعه میدانندمثلا مفسرودانشمند مثل آلوسی بغدادی حدیث غدیر را به شیعه نسبت می دهدبقول خودش ازمفتریات شیعه می خواند(که این مقاله درصدد رداین ادعاهانیست): وأخرج الشيعة عن أبي سعيد الخدري أن هذه الآية نزلت بعد أن قال النبي صلى الله عليه وسلم لعلي كرم الله تعالى وجهه في غدير خم : من كنت مولاه فعلى مولاه فلما نزلت قال عليه الصلاة والسلام : الله أكبر على إكمال الدين وإتمام النعمة... . درحالیکه بقول مولوی رومی سرّدلبران(واقعه غدیر)اگرازطرف مخالفین(منکران واقعه غدیر)واردشود خوشتروبهتراست این همه روایات که نقل شد ازطرق وراوی های متفاوت ومختلف،دیگربرای انکاراین حادثه بزرگ سنگ تمام خواهدگذاشت. آری؛غدیراعلان ولایت،امامت،وسرپرستی مسلمین بعدازپیامبراست غدیرخم فریادی است که همیشه جاویدان است؛فریاد وآوازغدیرهمیشه درطول تاریخ طنین اندازاست برای کسانی که گوش شنوا داشته باشند؛نه کسانی که شنیدندوناشنیده گرفتند،دیدند ونادیده گرفتند مثل که هیچ چیزواقع نشده آن کسانی بودند که تادیروز اطفال معصوم شان را زنده به گهواره خاک می سپردند ازآن مردم جزانکاراین واقعه امید نمی رفت،مثلیکه باقی مانده هایی همین عناصردرهرزمان فریاد غدیر را ازلابلای منابع حدیثی نمی خواهند بشنوند.به امید روزیکه باحکومت عدل جهانی فریاد غدیربگوش همه برسد به امید آن روز. منابع:

32432

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

فریادهای که درطول قرنها تحول عظیمی را بوجودآورده،صدای که پژواک آن ملتهارا به حرکت واداشته وملت مرده ای را زنده کرده ودرصحنه حیات سیاسی ،اجتماعی،فرهنگی و... مردم را یاری رسانده که اینک این صداهاباید ازحنجره تکنالوژی عصری برآید تاکه روزی جهان مرده بیجان را شاید متحول کند این وبلاگ فریادی است که درد های معنوی ومادی مردمی را حکایت کننده است،شماهم باماهم صداشویدتاببینیم که چه خواهدشد بااحترام:علی دانشگاه کابل
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سايت متعلق به دانشجويان ومردم ولسوالي پنجاب ولايت باميان و آدرس alizaferyosufi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 116
بازدید کل : 47263
تعداد مطالب : 72
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



در رفاقت رسم ماجاندادن است هرقدم صدقدم پس دادن است هرکه برماتب کند جان می دهیم نازاورا هرکه باشد می خریم